چگونه مرگ را برای بچهها توضیح دهیم؟
شهرستان ادب: مسألۀ مرگ و ازدستدادن عزیزان و غم و اندوه پس از آن برای بازماندگان، بهویژه کودکان، همیشه یکی از دلنگرانیهای پدر و مادرها بوده است؛ اینکه کودک آنها چطور میتواند با این مفاهیم آشنا شوند و اصلاً در آن موقعیت بحرانی، عکسالعمل کودکان با این مسأله چگونه است. همانطور که در یادداشت خانم رؤیا میرغیاثی دربارۀ چرایی خواندن کتاب برای بچهها، خواندیم که ادبیات و خواندن کتاب «فرصتی است تا در برابر ذهن دیگران قرار بگیریم و زمانی کافی برای فکرکردن و تصمیمگرفتن و حل مشکلات داشته باشیم». پس بهتر دیدیم در مطلب تازۀ پروندۀ ادبیات کودک و نوجوان شهرستان ادب، برای روبهروشدن کودکان با مفهوم مرگ قبل از وقوع اتفاق به سراغ کتابها برویم و از آنها کمک بگیریم و ببیینم قهرمانهای داستانها چطور با این مسأله روبهرو شدهاند. این یادداشت را خانم سیدهزهرا محمدی نوشته است، شما را به خواندن آن دعوت میکنیم:
چگونه مرگ را برای بچهها شرح دهیم؟
شاید بهتر باشد ابتدا والدین و معلمین و بزرگترها این آگاهی را پیدا کنند که کودکان از کی و چهموقع مرگ جزو دغدغههای ذهنیشان میشود و اصلاً آنها مرگ را در هرسنی چگونه میبینند. انتشارات صابرین در کتاب «کلیدهای کمک به کودک برای برخورد با مرگ عزیزان» به همۀ این پرسشها و سؤالهایی که احتمالاً در ذهن شماست، جواب داده است. این کتاب جزو ادبیات داستانی نیست و بهصورت علمی به موضوع مرگ پرداخته است.
خب حالا میرویم سراغ ادبیات داستانی تا ببینم اینبار در جعبۀ جادویی ادبیات چی نصیبمان میشود.
قبل از اینکه سراغ معرفی کتابها برویم، پدر و مادرهای عزیز و معلمها به این نکته توجه داشته باشند که هرکتاب خوبی الزاماً مناسب بچههای شما نیست. همیشه در انتخاب کتابها به این موضوع توجه کنید که هرخانوادهای یکسبک زندگی متفاوت را برای اعضای خانوادۀ خود انتخاب کرده، پس لازم است باتوجه به معیارهایی که برای زندگی و سبک تربیتی خود و اعضای خانوادهتان انتخاب کردید، کتابها را برای بچهها تهیه کنید. پس چهخوب میشود اگر کتابهایی که در صفحۀ پروندۀ ادبیات کودک و نوجوان و هرجای دیگری معرفی میشود، قبل از اینکه در دست عزیزان خود قرار دهید خودتان کتابها را تورقی کنید.
با این مقدمه میرویم سراغ معرفی کتابها. همانطور که میدانیم مرگ و مراسمهای پس از آن جزو مواردی است که با دیگر کشورها تفاوتهای فرهنگی بسیاری داریم. پس چهبهتر که برای درک بهتر کودک ابتدا سراغ کتابهای تألیفی برویم. مثل همیشه خانم «کلر ژبرت» پیشقدم شده و سراغ این موضوع حساس رفته است. خانم کلر ژبرت در کتاب «خداحافظ راکون پیر» برای کودکان از مرگ گفته است. کتاب، تصویرسازی جذابی دارد و با بیان داستانی شیرین و امیدبخش سراغ این موضوع رفته است.
«روی سیم تار» کتابی است که مدت زمان زیادی نیست که شهرستانادب آن را برای مخاطبانش وارد بازار نشر کرده است. در این کتاب حسین قربانزاده، نویسندۀ کتاب به موضوع مرگاندیشی پرداخته است. انتشارات شهرستانادب این کتاب را برای نوجوانان چاپ کرده است، اگر از من میشنوید این کتاب را برای جوانان تهیه کنید.
سهم بازار کتاب از کتابهای تألیفی دربارۀ این موضوع حساس، همین دوکتاب است و گویا نویسندههای ایرانی، مرگ چندان دغدغهشان نیست، اما برخلاف کتابهای تألیفی تا دلتان بخواهد کتابهای ترجمهشده دربارۀ موضوع مرگ داریم.
کانون پرورش فکری علاوهبر کتاب خانم کلر ژبرت، کتاب ترجمهشده هم دارد. «خزان برگک» کتابی است که لئو بوسکالیا از زاویۀ دید خودش به این موضوع پرداخته است. از جذابیتهای این کتاب تصویرگریهای کتاب است. صفحههای این کتاب را که ورق میزنید چیزی جز آرامش نمیبینید. یکحس سبکی و آرامش که آن ترس و دلهرهای که مرگ با خودش دارد را خنثی میکند.
کتاب دیگر «آن آبزیان کوچک و این سنجاقکها» هست که نشر سیوا (کتاب کوچه) آن را برای مخاطبانش آماده کرده است. بهنظرم از بهترین کتابهایی است که دربارۀ مرگ برای کودکان چاپ شده است. البته هرچند نگاهش کمی به زندگی پس از مرگ با ما تفاوت دارد.
انتشارات فاطمی هم به سهم خودش کتاب «مرگ بالای درخت سیب» را تهیه کرده است. کتاب دربارۀ روباهی است که به دنبال جاودانگی است. برای همین مرگ را جادو میکند تا دیگر سراغش نیاید، اما روباه میبیند عمر طولانی آنقدرها هم که خیالش را میکرد چیز جذابی نیست و بهتر است که زیاد در برابر مرگ مقاومت نکند. برای همین یکروز طلسم مرگ را باطل میکند و آرام در بغل مرگ میرود و باهم به یکسفر هیجانانگیز میروند.
غم و اندوه پس از مرگ و پذیرش آن
کتابهای بالا همگی مستقیم به موضوع پرداختهاند و از مرگ گفتهاند. حالا میرویم سراغ غم و اندوههای پس از آن. در اینباره هم کتابهای زیادی ترجمه شده است که به چندمورد آن اشاره میکنیم. کتاب «مادرجون! چرا اسمم یادت رفته» از لطیفترین داستانها در پذیرش غم ازدستدادن عزیزان است. کتابی که برای بچههای هفتسال به بالا مناسب است.
نوجوانان که سهمی از کتابهای تألیفی نداشتند. حالا ببینیم در کتابهای ترجمهشده کتابی برایشان پیدا میشود یا نه. کتاب «عروس دریایی» داستان «سوزی» را برای نوجوانان میگوید. سوزی صمیمیترین دوستش را در دریا از دست داده و حالا غم ازدستدادن بهترین دوستش آنقدر برایش سخت است که برایش باورپذیر نیست. این کتاب از آثار تأثیرگذاری است که خانم «کیوان عبیدی آشتیانی» با قلمی شیرین آن را ترجمه کرده است. البته انتشارات پرتقال هم این کتاب را ترجمه کرده است. شما میتوانید با مقایسهکردن ترجمهها، بهترین ترجمه را به سلیقۀ خودتان انتخاب کنید. «جای خالی می» از آن کتابهای دوستداشتنی است که میتوانید با خواندنش کمی با عمو اب برای ازدستدادن عمه می، احساس همدردی کنید.
«باربارا پارک» از آن نویسندههایی است که تلخترین اتفاقهای زندگی را با چاشنی طنز برای مخاطبانش میگوید تا از تلخی آنها بکاهد. در کتاب «میک هارته اینجا بود» خانم پارک در قالب داستانی بامزه از مرگ عزیزان میگوید. کتابهای خانم پارک را انتشارات ماهی چاپ کرده و مرحوم نازنین دیهیمی آن را ترجمه کرده بود. «مرغ مقلد» هم کتابی است که در اینباره نوشته و ترجمه شده است. تفاوت این کتاب با کتابهای که تا به الآن معرفی کردیم این است که قهرمان داستان، کیتلین، علاوهبر غم ازدستدادن برادر دچار یکمشکل دیگر به اسم اوتیسم است. چندی پیش در پروندۀ ادبیات کودک و نوجوان این کتاب را معرفی کردیم. برای خواندن و آشناشدن با قصۀ کیتلین، پیشنهاد میدهم حتماً این معرفی را بخوانید.
خب مثل همیشه دلمان میخواهد جوانان هم دست خالی از اینجا نروند. پس بهتر است کتابی هم برای آنها معرفی کنیم. کتابهایی که تا به الآن معرفی کردیم برای پذیرش مرگ عزیزان دوستان و آشنایان بوده، اما اگر کودک یا نوجوانی خودش را نزدیک مرگ ببیند چه؟ آنموقع چگونه از مرگ برایش بگوییم. داستان کتاب «اسکار و خانم صورتی» اریک امانوئل اشمیت، داستان پسر دهسالهای است که سرطان دارد و خودش را بسیار نزدیک به مرگ میبینند. قبلاً این کتاب را بهطور مفصل در سایت معرفی کردیم. پس بهتر است که برای خواندن اطلاعات بیشتر دربارۀ این کتاب، سری به آن یادداشت بزنید. البته یادتان باشد این کتاب مناسب جوانان است.