معرفی کتاب گوگل چگونه کار میکند؟
می دانستید در هر ثانیه ۶۳۰۰۰ جستجو در گوگل انجام می شود. همان صفحهی سادهای که روزانه بارها به آن سر می زنیم و سوال می پرسیم. گوگلی که سریع تر از هر کسی میلیون ها صفحه را برای پاسخ سوال ما به ما معرفی می کند و بعضی وقت ها هم همان جا جواب را هم به ما می گوید. همین الان از گوگل بپرسید (سن شهاب حسینی) تا همان جا در همان صفحه ی جستجو عدد ۴۴ را به شما نمایش دهد.
اما گوگل این دوست همیشگی که دنیا بدون حضورش چیزی کم دارد از کجا شروع شد؟ کی وقت کرد این همه بزرگ شود و امروز محبوب ترین دوست ما شود؟ همه چیز از یک خواب شروع شد، بله یک خواب. در این مقاله قصد دارم کتاب گوگل چگونه کار می کند را به شما معرفی کنم؛ ابتدا قسمتی از کتاب را با هم می خوانیم و بخش های مختلف کتاب را بررسی می کنیم و در آخر این نوشته هم می توانید کتاب را ( به صورت صوتی یا PDF) دانلود کنید.
گوگلیهای خوابآلود
اولین جملات کتاب را با هم بخوانیم: ( سرگی می گوید، یک شب خوابی دیدم و وقتی بیدار شدم، به فکر فرو رفتم، چه می شد اگر می توانستیم تمام وب را دانلود کنیم و فقط لینک ها را نگه داریم؟ خیلی سریع یک کاغذ برداشتم و با عجله جزئیات را روی کاغذ آوردم تا ببینم آیا این کار واقعا امکان پذیر است یا نه.)
گوگل چگونه کار می کند را اریک اشمیت و جاناتان روزنبرگ از مدیران ارشد گوگل نوشته اند. لری پیج بنیانگذار گوگل هم پیشگفتاری بر این کتاب نوشته است.
لری پیج و سرگئی برین دو بنیان گذار گوگل هستند. آن ها زمانی که با یکدیگر در استنفورد دانشجوی مقطع دکتری بودند، سعی کردند در زمینه ی رتبه بندی موتورهای جستجو طرحی نو بیاورند. آن ها برای خود پروژه ی Backrubرا تعریف کردند. این پروژه بر اساس لینک های یک سایت اهمیت آن را در صفحه ی جستجو می سنجید و رتبه بندی را انجام می داد.
در ۱۵ سپتامبر ۱۹۹۷ آن ها دامنه ی گوگل را ثبت کردند و کار را به صورت رسمی شروع کردند. اریک اشمیت همان سال به گوگل اضافه شد و آن ها قرار کردند که به مدت بیست سال یعنی تا سال ۲۰۲۴ در گوگل کنار هم باشند البته اریک اشمیت اخیرا در یک توییت اعلام کرده است که قرار نیست سال آینده در هیئت مدیره گوگل باشد و می خواهد تجربیات خودش را به جوانان کارآفرین سیلیکون ولی منتقل کند.
اریک اشمیت زمانی که گوگل ۵ نفر پرسنل داشت وارد گوگل شد ( گوگل اکنون ۴۵۰۰۰ کارمند و در ۴۰ کشور دنیا دفتر دارد.)، پس قاعدتا بیشتر از هر کسی می داند که این غول دنیای تکنولوژی چه مسیری را طی کرده است که امروز ارزشی بیش از ۳۰۱ میلیارد دلار دارد.
گوگل؛ فقط برای باهوش های خلاق
در این کتاب قرار نیست کلمه ای درباره ی مسائل فنی گوگل بخوانید. در این کتاب قرار است درباره ی خلاق های باهوش بخوانید. خلاق های باهوش همان کسانی هستند که دنیا را تغییر می دهند، استیو جابز مسیح دنیای تکنولوژی به آن ها دیوانه میگفت.
اریک میگوید در گوگل یک اصل اساسی وجود دارد؛ تمرکز بر روی کاربر. آن چیزی برای گوگل مهم است که کاربر دوست دارد. اریک می گوید این اصل برای گوگل در تمامی محصولاتی که به بازار عرضه می کند حرف اول را میزند. برای همین در گوگل ۷۰ درصد موفقیت یک پروژه را به محصول یا خدمت و ۳۰ درصد دیگر را به جار زدن آن ( اصطلاح اریک برای مارکتینگ) می دانند.
گوگل برای استخدام کردن هم قواعد خودش را دارد؛ سوالات عجیب و محیط عجیب کاری. شاید شما هم دفترهای کاری گوگل که یک کارمند در حالی که روی مبل دراز کشیده است و به صفحه ی لپتاپش خیره شد است را دیده اید. اریک معتقد است فضای کاری گوگل و فرهنگی که در دل این فضا شکل گرفته بر روی بیزنس گوگل موثر بوده است مثلا سروس تبلیغات گوگل ( گوگل ادورز) در کنار میز بیلیارد شکل گرفت یا جی میل را کارکنان بخش مهندسی در اوقات فراغت خود موقع ناهار طراحی کردند.
این زمان جزء ۲۰ درصد زمان اریک است. اریک وقتی وارد گوگل می شود پیشنهاد می دهد گوگلی ها می توانند ۲۰ درصد از زمان کارشان را صرف چیزی کنند که دوست دارند؛ حتی خوابیدن.
از اثر گلهای تا کله فنریها
گوگلیها به اثر گله ای معتقدند، وقتی شما بهترینها را استخدام میکنید باید به همان اندازه به آنها امکانات و فضای رشد بدهید. افراد عالی امکانات عالی می خواهند و امکانات عالی منجر به ارائه سرویسها و محصولات بهتر به کاربر میشود. جاناتان روزنبرگ مدیر دیگر گوگل دربارهی استخدام می گوید ( وقتی کسی را استخدام میکنید از خود بپرسید اگر او را ساعت ۲ شب ببینید چه واکنشی نشان میدهید؟ اگر حس خوبی در آن موقع شب به او ندارید او را استخدام نکنید چون ممکن است یک شب تا ساعت ۲ شب در دفتر بمانید و روی یک پروژه کار کنید)
خلاقهای باهوش گوگل با احساسات شان زندگی می کنند، آنها اگر ابتدا شکست بخورند، ناامید نمی شوند و دوباره دست به کار می شوند.این فرهنگ گوگل باعث شده است که آن ها کسانی را استخدام کنند که بهترین خودشان باشند.
گوگل برای جلسات خود هم قواعد خاص خودش را دارد، کسی که در گوگل کار می کند باید بداند اعلام مخالفت با هر طرح و پژوهشی یک وظیفه است اما گوگلیها یک کار مهم دیگر هم در جلسات شان می کند ( حرف زدن بدون دیتا ممنوع) اریک می گوید بارها شده است که یک مهندس صرفا به خاطر ارائه و تحلیل دیتا تصمیم مدیران شرکت را عوض کرده باشد. عملا حضور بدون دیتا در جلسات گوگل ممنوع است و هر کس هر حرفی می زند باید مبتنی بر دیتا باشد تا شنیده شود. گوگلیها جلسات خود را به جای اینکه با جملهی من فکر میکنم شروع کنند با این جمله شروع میکنند( بگذارید به شما نشان دهم.)
عروسکهای کله فنری هم حق حضور در جلسات گوگل را ندارند، عروسکهای کله فنری همان آدم هایی هستند که مدام سر خود را به نشانهی تایید به چپ و راست حرکت میدهند.
بنیان گذاران گوگل و اریک توصیههایی هم برای استارت آپها دارند؛ مهم ترینش این است که تخصصی کار کنید. اریک میگوید از همان ابتدا تمرکز گوگل صرفا بر روی جستجو بوده است؛ جستجویی که سریع، آسان، دقیق و کاربردی باشد. به نظر شما گوگل چقدر به این هدف رسیده است؟
مدیران گوگل به صاحبان کسب و کارها توصیه می کنند به جای اینکه بر روی بازاریابی تمرکز کنید بر روی محصول تمرکز کنید و سعی کنید بهترین تجربه ی کاربری را به کاربران خود هدیه کنید.
اریک و بنیان گذاران گوگل در پایان کتاب از خواننده می خواهند ۵ سال آینده را تصویر کنند. ببیند می خواهد در چه جایگاهی شغلی باشد و چه مهارتهایی برای به دست آوردن آن جایگاه نیاز است، حالا نوبت برنامه ریزی برای ساخت رزومهی مناسب برای آن کار است.
آخرین کلام و دانلود کتاب
گوگلیها در پایان کتاب از آیندهای روشن میگویند، برای اینکه آینده را بسازید از همین حالا باید شروع کنید، مثل خود گوگل که برای اریک تعبیر یک رویا بود. نشر کتاب کوچه کتاب را با ترجمه فاطمه مشایخی به فارسی ترجمه کرده است که برای اطلاعات بیشتر و خرید به صفحهی آن مراجعه کنید. اگر اهل کتاب صوتی هم هستید می توانید کتاب را با صدای منوچهر زنده دل بشنوید.
منبع: سایت آقای علی سمیعی