نویسنده | موضوع | سال انتشار | بازدید |
---|---|---|---|
مهدی فیاضی کیا | داستانهای ایرانی | 1400 | 1062 |
«سری تکان میدهم میروم سمت اتاقم. باید کتابم را بنویسم. حتی اگر امشب، آخررین شب زمین باشد، حتی اگر پیشگویهای همه دیوانههای دنیا راست باشد، باید صفحههایم را در سیاهی غرق کنم.» این ماجرای نویسندهای است که در رمان «انسان و کتابش» دچار یک درگیری بزرگ شده است؛ درگیری با رویاهایی که هرگز نمیمیرند و باید روزی ماجرایشان نوشته شود در یک کتاب اختصاصی.
«انسان و کتابش» در ظاهر دو روایت موازی دارد. یکی روایت مردی که در محل کار خود با پیکر یک انسان باستانی یخزده مواجه میشود و دیدار با دوستش او را وامیدارد تا داستانی در این باره بنویسد، و دیگری، روایت دانشجویی که به یکی از استادان خود علاقمند است و یک روش جدید و نامتعارف برای درمان مشکلات روانی یافته است.
این که ارتباط تجربه شخصیت قصه اول و دانشجوی قصه دوم در چیست، مهمترین بخش این کتاب است. کتابی به سرزمین ناشناخته ذهن شخصیتهایش سفر میکند تا بتواند روایت آنها را در قالب یک داستان بازگو کند.
نویسنده: | مهدی فیاضیکیا |
---|---|
موضوع: | داستانهای فارسی-قرن14 |
سال چاپ: | 1400 |
تیراژ: | 500 |
تعداد صفحات: | 128 |
شابک: | 978622739004 |
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.