نویسنده | موضوع | سال انتشار | بازدید |
---|---|---|---|
فرشته میرزائی | رمان ایرانی - سحر و جادو | 1400 | 362 |
فرشته میرزائی بیش از دو سال وقت گذاشته است تا رمان «من چیزهایی میبینم که دیگران نمیبینند» را بنویسد. رمانی که نتیجهاش برگزیده شدن در دومین دوره جایزه ادبی کوچه بود.
ماجرای رمان قصه زنی است که بعد از دعوایی که با شوهرش دارد، دیگر نه با خود او که با جنازهاش مواجه میشود. بعد از خاکسپاری، نگار دستش را روی خاک میکشد و حس میکند چیزی انگشتانش را به داخل خاک میکشد. حلقهاش در خاک جا میماند.
با همین نشانههاست که نگار به مرگ همسرش مشکوک میشود و شخصیت جدیدی به نام «آقا» در رمان حضور مییابد و مسیر پرفراز و نشیب زندگی نگار آغاز میشود.
او در بخشی از کتابش نوشته است: «دخمهای کوچک و تاریک بود که صندلیهای اتاق انتظار را هم نداشت، با همان موکت طوسی چرک. روی دیوارها هم خبری از آیات قرآن نبود، خالی خالی. به نظر میرسید پشت پرده سرتاسری روبهرویم، پنجرهای باشد. همان جا نزدیک در ایستادم. چشمم به در بود تا آقا وارد شود. صدایی از پشت پرده آمد: «آقا کرم، در رو باز بذار و برو» و مرد که اسمش کرم بود، اتاق را ترک کرد. من ماندم و صدای پشت پرده!»
نویسنده: | فرشته میرزائی |
---|---|
موضوع: | رمان ایرانی |
سال چاپ: | 1400 |
نوبت چاپ: | اول |
تیراژ: | 300 |
تعداد صفحات: | 142 |
شابک: | 9786227390155 |
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.