آقای اکو زادروزت مبارک
غلامرضا امامی
روزنامه اعتماد – برخیها آنگاه که زاده میشوند میمانند به روزگاران. با اندیشهها، کتابها و زندگیشان. بعضیها حیات و مماتشان، بود و نبودشان، زندگی و مرگشان همسان است. اومبرتو اکو که این روزها زادروز اوست با تولدش و با زندگی و آثارش بر جهان افزود. همواره از او سه چهره ماندگار به یادگار میماند:
چهره استاد بزرگ دانشگاه، محقق نشانهشناسی و قرون وسطی که بیش از ۳۰ دانشگاه بزرگ جهان به او دکترای افتخاری دادند، اما او تا پایان عمر به تدریس در دانشگاه بولونیا، کهنترین دانشگاه اروپا پرداخت.
چهره دیگر او که چندان خوش نداشت او را به این چهره بنامند، رماننویس نامداری است که با رمان «به نام گل سرخ» شهرتی جهانی یافت. خود میگفت من در کهنسالی این داستان بلند را نوشتهام و در پی آن رمانهای دیگر را، اما نمیدانم که چرا نخست مرا اومبرتو اکوی رماننویس مینامند.
سومین چهره او که کمتر به آن پرداخته شده، چهره روزنامهنگاری زبردست، نویسندهای یگانه، طنزنویسی ممتاز بود که هر هفته در مطبوعات ایتالیا به جد و طنز یادداشتهایی مینوشت و در برابر اوضاع روزگار موضع میگرفت. از اینها گذشته میتوان وی را نویسنده و روزنامهنگاری مدافع مردم و محرومان به شمار آورد. هنگامی که «برلوسکونی» به مدد مطبوعات و تلویزیونهایی که در اختیار داشت به نخستوزیری ایتالیا انتخاب شد سخت با وی درافتاد. برلوسکونی گفت: من به روش دموکراتیک انتخاب شدهام و اکو پاسخ داد حمایت مطبوعاتی که از آن تو بود و تلویزیونهایی که به سرمایه تو بنیاد نهاده شده بود، سبب شد که مردم عامی تو را برگزینند. هیتلر هم با آرای اکثریت انتخاب شد. دموکراسی تنها راهحل نیست، بلکه مشارکت سبب گشودن گرههاست. رای با راس فرق دارد.
نخستینبار اکو را در بولونیا دیدم. در نمایشگاه جهانی کتاب کودکان، رخصت ترجمه کتاب «سه قصه» را از او گرفتم. کتابی که برای کودکان و نوجوانان نوشته بود، اما خود میگفت اینها قصههایی است برای آدمهایی از ۹ تا ۹۰ ساله. دیدار مکرر شد.
کوشیدم شاهکارش کتاب «چگونه با ماهی قزلآلا سفر کنیم؟» که مجموعهای از طنزها و یادداشتهای وی است را به فارسی برگردانم. کتاب با پرداخت کپیرایت از سوی کتاب کوچه به فارسی درآمد و با استقبال فراوان خوانندگان رویارو شد. در این کتاب به زبانی طنزآمیز و با نگاهی کنجکاو و دقیق چون آینهای دوران مدرن را مینمایاند و به بررسی عصر کامپیوتر، اینترنت، موبایل و تلویزیون میپردازد.
اومبرتو اکو گذشته از کتاب «سه قصه» در پایان عمر روایتی زیبا از داستان دو دلداده را نگاشت. این داستان حکایتی است مستند از دوران بلیه جهانی وبا در جهان و ایتالیا و داستان ستم حاکمان ستمگر و همدستی اربابان کلیسا برای جنگافروزی و نابودی صلح و عشق. این کتاب به زودی با نام «دلدادگان» از سوی نشر پرتقال منتشر خواهد شد. از آن پس در پی برگردان یادداشتهای اجتماعی وی برآمدم که امیدوارم با نام «فاشیسم ابدی» نشر یابد. آقای اکو مچکریم که به جهان آمدید و جهان را با زندگیتان و اندیشههایتان روشن کردید. زادروزتان مبارک، هر روزتان مبارک.
در زادروز او به روانش درود میفرستم. به روان مردی که به جهان افزود. انسان را دوست داشت. به مرزهای خودساخته اعتقادی نداشت و در راه آگاهی و آزادی انسان به جد و جهد و جان کوشید.