سبد خريد شما : 0
?>

عطش مخاطب و تولید قطره‌چکانی

 چرا کتاب گویا؟ چه شد کتاب گویا در نظر شما موضوع جالبی شد و سراغش رفتید؟
اولین برخورد حرفه‌ای و آشنایی من با کتاب گویا سال ۸۹ و در دانشگاه تهران بود. دفتر امور کم‌بینایان و نابینایان دانشگاه تهران با همکاری کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران اقدام به تولید کتاب گویا برای دانشجویان می‌کرد و من در آن سال به دعوت خانم دکتر فهیم‌نیا، رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه همکاری در این پروژه را شروع کردم و مدتی بعد پروژه راه‌اندازی پایگاه اطلاعات علمی نابینایان آغاز شد که آنجا به عنوان مسوول تیم ورود اطلاعات مشغول بودم. در تمام این مدت موضوعی که توجه مرا به خود جلب می‌کرد، علاقه و استقبال عموم دانشجویان و اساتید از کتاب‌های گویا بود. خاطرم هست که در یک جمع دانشجویی به طور تصادفی تعدادی از دانشجویان علوم اجتماعی را دیدم که می‌گفتند فایل صوتی کتاب «پیر بوردیو» را از یکی از دانشجویان نابینا گرفته بودند و در خوابگاه هر شب دور هم گوش می‌دادند. یا برخی دانشجویان که هیچ مشکل بینایی هم نداشتند به ما مراجعه می‌کردند و درخواست کتاب گویا داشتند تا در مسیر رفت و آمد یا در حین ورزش و پیاده‌روی یا در سفر گوش کنند. آنجا بود که متوجه ظرفیت عظیم کتاب گویا و طیف گسترده مخاطبان آن شدم.

 و همین تجربه‌های زیستی دلیلی شد برای این که کتاب گویا برایتان جدی شود؟
بله، دقیقا. به همین دلیل شروع به تحقیق در مورد کتاب گویا کردم و علاقه‌مند بودم بدانم در جهان چه نگاهی به آن هست و حتی موضوع پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود را نیز کتاب گویا انتخاب کردم که در خلال نگارش آن موفق شدم اطلاعات زیادی در مورد وضعیت کتاب گویا در ایران و جهان و مسائل تولیدکنندگان و کاربران به دست بیاورم. از آن زمان به مطالعه در این زمینه ادامه داده‌ام و توفیق داشتم که از نزدیک با فعالان این حوزه در ایران آشنایی و ارتباط داشته باشم و در جریان تحولات و روندها قرار بگیرم.

 در این اثر شما از پیشینه کتاب گویا در دنیا صحبت کردید. وقتی داشتید این اطلاعات را استخراج می‌کردید، وضعیت ایران را چطور دیدید؟ آیا جایی شد که مثلا حسرت بخورید که چرا این قدر ایران از کتاب صوتی دور بوده است؟
همان طور که در کتاب هم اشاره شده تولید کتاب گویا به شکل حرفه‌ای در ایران با تأخیر بیشتری نسبت به جهان شروع شد و به دلیل ناشناخته‌بودن این محصول برای مسوولان فرهنگی و حتی ناشران سختی‌های زیادی داشت که بخشی از آنها در کتاب و در قسمت تاریخچه نخستین ناشر کتاب صوتی ایران آمده است. همین باعث شده که در حال حاضر تعداد ناشران کتاب گویا در ایران به قدری نباشد که بتوانند محتوای بیشتری تولید کنند و سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرند و نیازهای مخاطبان گسترده‌تری را برطرف کنند. منظورم این است که تعداد کتاب‌های صوتی تولیدشده در ایران از تعداد کتاب‌های خوبی که می‌توانند صوتی شوند و مورد استقبال گسترده مخاطبان قرار بگیرند، خیلی کمتر است و هنوز آثار ارزشمند و پرطرفدار زیادی هست که صوتی نشده. من و تمام علاقه‌مندان کتاب‌های صوتی منتظر نسخه صوتی کتاب‌های زیادی هستیم. من معتقدم اگر تولید کتاب‌های صوتی خوب و باکیفیت سرعت بیشتری بگیرد و عناوین بیشتری مقابل مخاطب قرار بگیرد قطعا هر فردی با هر سلیقه‌ای کتاب صوتی مناسب و مورد علاقه خود را خواهد یافت و در نتیجه کاربران این محصول افزایش پیدا می‌کند و در پی آن سهم کتاب صوتی از بازار نشر و محصولات فرهنگی بیشتر خواهد شد. در این زمینه بزرگ‌ترین حسرت به نظر من ناآشنایی مدیران و سیاستگذاران فرهنگی با کتاب گویا و جایگاه و اهمیت آن است که باعث می‌شود توجه، اهمیت، طرح و برنامه‌ریزی برای تسهیل تولید و عرضه و ترویج و گسترش آن را در جامعه نداشته باشند. این ندیدن و نشناختن کتاب گویا آثار خود را در اسناد و برنامه‌ها و سیاست‌های فرهنگی کشور و نهادهای فرهنگی متولی کتاب و کتابخوانی نشان می‌دهد و موجب عقب‌ماندن و دوربودن فعالیت این نهادها از واقعیت جامعه و مخاطبان می‌شود. البته من به دلایلی موافق ورود مستقیم این نهادها در عرصه تولید کتاب صوتی نیستم و بحث من بیشتر اهمیت به این محصول در برنامه‌های فرهنگی است.

 در بخش توضیحات‌تان درباره گسترش کتاب گویا در خارج از ایران یا موسسات تولیدکننده آن چه نکته‌ای برایتان جالب‌تر از همه بود؟
با توجه به قدمت بیشتر کتاب گویا در خارج از ایران طبیعی است که از بسیاری جهات جلوتر از ما باشند. به عنوان مثال انجمن ناشران صوتی آمریکا که از سال ۱۹۸۶ با جمع‌شدن تعدادی ناشر کتاب صوتی تشکیل شد و یک انجمن صنفی غیرانتفاعی است که از منافع مشترک و جمعی ناشران صوتی حمایت می‌کند و علاوه بر کنفرانس سالانه که با همکاری اکسپوی کتاب آمریکا برگزار می‌شود، برنامه‌های آموزشی متعددی هم برای اعضا دارد تا آنها بهترین روش‌ها را در تمامی زمینه‌ها از تعامل در شبکه‌های اجتماعی گرفته تا تحقیقات بازار و روش‌های کسب‌وکار و ویارویی با مخاطرات را یاد بگیرند. همچنین در طول سال چندین کمپین اختصاصی برای کمک به رشد و گسترش گوش‌دادن به کتاب‌های گویا و دو نظرسنجی بزرگ ملی یکی در سطح تولیدکنندگان و تحقیقات فروش و دیگری در سطح کاربران انجام می‌دهد که کمک بزرگی برای تولیدکنندگان است. این در حالی است که در کشور ما هنوز هیچ تشکل صنفی، اتحادیه یا انجمنی در زمینه کتاب گویا وجود ندارد که بتواند چنین برنامه‌های منسجمی برگزار کند.

 البته جوایزشان هم خیلی زیاد و متنوع است؛ چیزی که اینجا اصلا خبری از آن نیست!
دقیقا نکته جالب دیگر وجود جوایز متعدد برای کتاب گویا بود. مثلا جایزه آودی برای بهترین کتاب گویا که سالانه توسط انجمن ناشران صوتی به برگزیدگان در ۳۰ دسته مختلف اهدا می‌شود و از آن به عنوان اسکار کتاب گویا نام برده می‌شود. یا جایزه ادیسه برای کتاب گویا که هر ساله به تولیدکننده بهترین کتاب گویا برای کودکان و نوجوانان اعطا می‌شود و به طور مشترک توسط انجمن خدمات کتابخانه‌ای کودکان و انجمن خدمات کتابخانه‌ای نوجوانان برگزار می‌شود. حتی جشنواره بزرگ و معتبر بین‌المللی موسیقی گرمی هم بخش ویژه کتاب گویا دارد که بهترین کتاب و بهترین گوینده کتاب گویا را انتخاب و معرفی می‌کند. در تمامی این جوایز و جشنواره‌ها داوری‌های دقیق و تخصصی انجام می‌شود که همان معیارهای داوری نیز برای تولیدکنندگان ما می‌تواند خیلی مفید و آموزنده باشد. اما در کشور ما با وجود برگزاری انواع و اقسام جشنواره‌ها و جوایز سالانه و متعدد فرهنگی هنوز در هیچ کدام توجهی به کتاب گویا نشده و هیچ رقابت و جایزه‌ای برای آن وجود ندارد.
با تحقیقاتی که در حوزه کتاب صوتی در ایران داشتید، به نظرتان ضعیف‌ترین یا درخشان‌ترین بخش کدام بود؟
همان طور که عرض کردم ضعف عمده در ایران یکی برمی‌گردد به نهادهای فرهنگی و بی‌توجهی به اهمیت کتاب گویا در سیاست‌ها و برنامه‌های فرهنگی و دیگری کمبود تولیدکنندگان حرفه‌ای کتاب گویا در ایران که منجر به کمبود محتوای مورد نیاز کاربران می‌شود. در حال حاضر تعداد خیلی کم و انگشت‌شماری ناشر تخصصی و حرفه‌ای کتاب گویا داریم که به شکل جدی مشغول تولید هستند و این تعداد با توجه به میزان کتاب‌های موجود در بازار و مخاطبان این محصول کافی نیست.

 آیا نقطه قوتی در همین شرایط فعلی کشور خودمان می‌بینید؟
نقطه قوت این حوزه یکی مربوط به فرهنگ شفاهی غالب در جامعه است که پذیرای کتاب صوتی است و همچنین تطابق این نوع کتاب‌ها با سبک زندگی امروزی مردم که فرصت و امکان مطالعه کتاب چاپی را کمتر و در مقابل زمینه و امکانات لازم برای بهره‌مندی از کتاب صوتی را بیشتر کرده است. از طرفی همین تعداد کم تولیدکنندگان حرفه‌ای کتاب صوتی خوشبختانه با وجود مشکلات فراوان و هزینه‌های بالای تولید، محصولات بسیار باکیفیت و ارائه‌هایی بسیار حرفه‌ای با انتخاب کتاب‌های مناسب و استفاده از ضبط‌های حرفه‌ای و گویندگان حرفه‌ای را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهند که عمده این آثار با استقبال گسترده آنها روبه‌رو می‌شوند و رضایت کاربران را به دنبال داشته‌اند.
امروز افراد زیادی کتاب صوتی را بدون مجوز منتشر می‌کنند و حق نویسنده و ناشر از بین می‌رود. آیا به این نکته هم در اثرتان پرداخته‌اید؟
بله. متأسفانه این تنها محدود به کتاب گویا نیست و در حوزه حق مولف هنوز در ایران مسائل و مشکلات زیادی وجود دارد. اما در مواجهه با کتاب گویا گاهی وضع به این صورت است که فردی حالا از روی علاقه یا به خاطر کسب درآمد اقدام می‌کند به تولید کتاب گویا از یک کتاب موجود در بازار که مولف و ناشر مشخصی دارد و اصلا فکر نمی‌کند که باید این کار را با کسب مجوز از صاحب حقوق مادی و معنوی اثر انجام دهد. حتی دیده شده فردی کتابی را گویا کرده و به ناشر اعلام می‌کند که من فلان کتاب شما را صوتی کردم و اتفاقا انتظار داشته که ناشر از او تشکر و او را تشویق هم کند که طبیعتا با برخورد دیگری از ناشر روبه‌رو می‌شود. از طرفی این ناآگاهی از ضوابط تولید کتاب گویا است که باعث نقض کپی‌رایت می‌شود. به دلیل امکان کپی‌برداری و تکثیر راحت کتاب گویا و نیز امکانات فضای مجازی که دست افراد سودجو را تا حدودی بازتر کرده، باعث می‌شود که تولید و تکثیر غیرقانونی کتاب‌های گویا زیاد باشد و ضرر آن متوجه ناشران و تولیدکنندگانی است که با رعایت حقوق مؤلف و ناشر و با صرف هزینه‌های بسیار برای تولید کتاب گویا به شکل قانونی فعالیت می‌کنند. در این کتاب هم در بخش راهنمای کاربردی به مبحث رعایت حق مؤلف پرداخته شده و هم در بخش معرفی نهادها مدل‌های همکاری برخی تولیدکنندگان با ناشران معرفی شده است.

 اگر کسی کتاب شما را بخواند، می‌تواند خودش اقدام به تولید کتاب گویا کند؟ یعنی آیا کتابتان آنقدر جامعیت دارد که اگر کسی خواست ناشر صوتی شود، به وسیله کتاب شما اولین قدم‌های حرفه‌ای خود را بردارد؟
من در واقع چنین قصدی هم داشتم. تقریبا هر چند روز یکبار یکی از علاقه‌مندان به کتاب گویا یا ناشران و موسساتی که قصد ورود به این عرصه را دارند با من تماس می‌گیرند و در مورد چگونگی شروع به کار، فرآیند تولید، مسائل موجود و… سوالاتی دارند و من هم سعی می‌کردم تا جایی که بتوانم جواب سوالاتشان را بدهم و آنها را راهنمایی کنم. همین‌ها باعث شد در روند تدوین کتاب بخش راهنمای کاربردی را قرار دهم و در آن به تمام جنبه‌های تولید کتاب گویا، از نحوه انتخاب کتاب و نوع روایت و انتخاب راوی و موسیقی و تدوین و مسائل حقوقی و فنی گرفته تا انتشار بپردازم. برای تألیف مباحث این بخش از دستورالعمل‌ها و راهنماهای تولید کتاب گویا، مشورت با تولیدکنندگان و ناشران، کارشناسان فنی و همچنین سوالاتی که در ذهن افراد شکل می‌گرفت و طی این سال‌ها از من پرسیده بودند استفاده شده و سعی کردم تا حد ممکن سوالی را بی‌پاسخ نگذارم.

 نوشتن این کتاب چند ماه طول کشید و شما چطور منابع‌تان را انتخاب کردید؟
تألیف کتاب «درآمدی نو بر کتاب گویا» تقریبا چهار ماه زمان برد و طی این مدت به طور مستمر و هر روز مشغول کار بودم. از آنجا که تحقیقاتم در این زمینه را از سال‌ها قبل شروع کرده بودم و نتایج برخی پژوهش‌های من پیش از این نیز منتشر شده بود با منابع و مراجع و متون و مستندات مربوط به کتاب گویا آشنایی داشتم و تمرکز خود را در بخش مبانی نظری بیشتر بر استفاده از منابع پایه و علمی گذاشتم و شاید به همین دلیل مطالب آن بخش بیشتر علمی و تخصصی است. بخش راهنمای کاربردی با استفاده از دستورالعمل‌ها و راهنماهای تولید کتاب گویا، مشورت با تولیدکنندگان و ناشران و کارشناسان فنی تهیه شده و در بخش نهادها برای معرفی خارجی‌ها بیشتر از اطلاعات موجود در اینترنت استفاده شد که خوشبختانه اطلاعات خوب و کاملی وجود دارد و اطلاعات بخش داخلی از عمدتا یا از طریق مصاحبه با خود تولیدکنندگان به دست آمده یا از مطالب و اطلاعاتی که در اختیار ما قرار دادند یا راهنماها و معرفی‌های که در وبسایت آنها قرار داشت. یک بخش نیز مربوط به معرفی نوین کتاب گویا است که به عنوان نخستین ناشر تخصصی کتاب گویای ایران به دلیل اهمیتی که در پیشینه تولید کتاب گویا در ایران داشت به صورت مطالعه موردی، بررسی و معرفی شده است نیز با چندین جلسه مصاحبه و تعامل و همکاری با این ناشر تهیه و تألیف شد.